شناخت، جلد ۲، شماره ۲، صفحات ۰-۰

عنوان فارسی معنای ماهیت در آثار فارابی
چکیده فارسی مقاله در این مقاله فرض بر این است که ماهیت در دوره‌های مختلف تاریخ فلسفه معانی متفاوتی داشته و برای فارابی به عنوان واسطه ای میان ارسطو و ابن سینا هنوز اصطلاحات فلسفی استقرار و اشتهار کامل را پیدا نکرده اند و جوانب و لوازم آن هویدا نشده اند. برای فارابی ماهیت در عین تمایز، بسیار پیچیده و نزدیک به وجود است. شاهد این مدعا در آثار فارابی جاهایی است که او ماهیت را "چه هستی شیء"، "آنچه هستی شیء به آن است" یا "حصه ای از وجود که متعلق به یک شیء است" و اجزای آن دلالت بر اجزای وجود شیء دارند دانسته است. از نظر فارابی ماهیت نداشتن ملاک موجود نبودن و ماهیت در خارج داشتن ملاک موجود بودن است. به همین دلیل در مورد واجب الوجود تاکیدش بیشتر بر یکی بودن وجود و ماهیت است تا نفی ماهیت از واجب. ماهیت را می توان غیر از "ما هو الشیء" در جواب سؤالات "کیف"، "هل" و "ماذا" نیز مشاهده کرد. همچنین فارابی "ذات"، "طبیعت"، "جوهر" (به نحو مضاف)، "إنیت"، "حد" و به ندرت "حقیقت" را معادل ماهیت به کار می برد.
کلیدواژه‌های فارسی مقاله ماهیت، چه هستی، وجود، تمایز وجود و ماهیت، حد، ذات.،

عنوان انگلیسی
چکیده انگلیسی مقاله through the various eras of the history of philosophy, Ordinary quiddity has had several meanings and the philosophical terms in Farabi’s philosophy, as a bridge between Aristotle and Avicenna, do not present pose or repute perfectly their aspects and necessities. In spite of its distinction for Farabi Ordinary type quiddity is melded with and close to Existence. The evidence for This claim in Farabi’s writings is where he called quiddity “What the entity is”, “What the entity existence depends on” or “The dole of existence belong to the entity” where quiddity’s parts designate parts of entity existence. According to Farabi the absence of quiddity is the criteria of not existing and possessing an exposal quiddity is the criteria of existing. Therefore for the necessary Existent he affirms Ordinary type unity between his existence and his quiddity instead of his rejecting quiddity. In addition to “What is it?” quiddity is the answer to the questions of “Quality”, “Is it?” and “Due to what”. Moreover Farabi uses “essence”, “nature”, “substance” (correlatively), “thatness”, “definition” and occasionally “reality” in the same way.
کلیدواژه‌های انگلیسی مقاله

نویسندگان مقاله نصرالله حکمت |
دانشگاه شهید بهشتی
سازمان اصلی تایید شده: دانشگاه شهید بهشتی (Shahid beheshti university)

فاطمه شهیدی |



نشانی اینترنتی http://kj.sbu.ac.ir/article/view/2270
فایل مقاله اشکال در دسترسی به فایل - ./files/site1/rds_journals/927/article-927-444316.pdf
کد مقاله (doi)
زبان مقاله منتشر شده fa
موضوعات مقاله منتشر شده
نوع مقاله منتشر شده تاریخ فلسفه
برگشت به: صفحه اول پایگاه   |   نسخه مرتبط   |   نشریه مرتبط   |   فهرست نشریات