شناخت، جلد ۷، شماره ۱، صفحات ۰-۰

عنوان فارسی فوکو؛ فلسفه همچون بدیل روان‌شناسی
چکیده فارسی مقاله مقالۀ حاضر به تقابلِ فلسفه و روان‌شناسی در اندیشۀ فوکو می­پردازد. روایت فوکو از روان‌شناسی از همان آثار نخستین، واضح و روشن است، به نحوی که فوکو به عنوان یک منتقدِ سرسختِ روان‌شناسی مطرح شده است. فوکو همواره دربارۀ روان‌شناسی به شکلِ سلبی سخن گفته است. سیمای بدبینانۀ فوکویی از اتخاذ چنین مواضعی ناشی شده است. اما فوکو، در مواجهه با فلسفۀ باستان، روایتی خوشبینانه عرضه می‌کند؛ فلسفه، برخلاف روان شناسی، سوژه‌های خودآیین می­آفریند، بر تفاوت و تکینه‌گیِ سوژه تأکید می‌کند، جامعه‌ای مبتنی بر روابط متقارن و متقابل را می‌سازد و از هرگونه مرجعیت معرفتی اجتناب می‌ورزد. بدین ترتیب، فلسفه، نوعی مراقبت معطوف به آزادی است، اما روان‌شناسی به روابط سلطه منتهی می‌شود. در واقع، فلسفه میان«خودآفرینی» و «با دیگران بودن» تلائم و هماهنگی ایجاد می‌کند. مقالۀ حاضر می‌کوشد تا نشان دهد که براساسِ اندیشۀ فوکو، در فلسفۀ باستانی می‌توان برای نقاطِ تاریک روان‌شناسی، بدیلی جستجو کرد.
کلیدواژه‌های فارسی مقاله

عنوان انگلیسی
چکیده انگلیسی مقاله
کلیدواژه‌های انگلیسی مقاله

نویسندگان مقاله عارف دانیالی |



نشانی اینترنتی http://kj.sbu.ac.ir/article/view/6591
فایل مقاله اشکال در دسترسی به فایل - ./files/site1/rds_journals/927/article-927-444241.pdf
کد مقاله (doi)
زبان مقاله منتشر شده fa
موضوعات مقاله منتشر شده
نوع مقاله منتشر شده مقالات
برگشت به: صفحه اول پایگاه   |   نسخه مرتبط   |   نشریه مرتبط   |   فهرست نشریات