|
شناخت، جلد ۱۲، شماره ۱، صفحات ۱۲۹-۱۵۷
|
|
|
عنوان فارسی |
حکم، گزاره و جمله-نشانه از کانت تا هوسرل |
|
چکیده فارسی مقاله |
در این مقاله به تبارشناسی مفاهیم حکم، گزاره و جمله-نشانه و نحوه موضوعیت یابی آنها در منطق در خلال دو جریان اصلی مطالعات منطقی در قرن نوزدهم میلادی می پردازیم. این دو جریان را می توان سنت جبری، که منطق را نوعی از جبر و حساب قلمداد می کند، و سنت نظریه استنتاجی، که استنتاج را جدا از جبر و بنیادی تر از آن می داند، نامید. ما در این مقاله از کانت آغاز می کنیم که تلاش او برای تفکیک منطق از متافیزیک نقش عمده ای بر هر دو جریان داشته است و همچنین پژوهش های او در مورد حکم و انواع آن را می توان نقطه شروع نظریه سنت اسنتاجی دانست. نشان می دهیم که چگونه در یک سنت منطقی مفهوم حکم و در قدم بعدی گزاره مفاهیم مرکزی منطق قلمداد می شوند و در سنتی دیگر مفهوم جمله و به تبع آن مفهوم فرمول درستساخت و قواعد معطوف به آن محور مطالعات منطقی را شکل می دهد. سیر این تحولات را درآرای کانت، بولتزانو، بول و فرگه پی خواهیم گرفت و نهایتا به تحلیل دیدگاه پدیده شناسانه هوسرل از ماهیت مفاهیم مذکور و نسبت آنان با منطق خواهیم پرداخت. |
|
کلیدواژههای فارسی مقاله |
حکم، گزاره، منطق، کانت، بولتزانو، بول، فرگه، هوسرل، |
|
عنوان انگلیسی |
Judgment, Proposition and Sentence from Kant to Husserl |
|
چکیده انگلیسی مقاله |
In this paper, we propose a genealogical study concerning the notions of judgment, proposition and sentence and their thematization in logic within the two traditions of logical studies in 19th century. Those two traditions are 1- algebraic tradition for which logic is a kind of algebra and calculus and 2- deductive-theoretic tradition for which deduction is different from calculus and itself serves as a foundation for this latter. We begin with Kant whose attempt to separate logic from metaphysics has had a crucial effect for both traditions and whose investigations on the issues around judgment forms a starting point for the deduction-theoretic tradition. We try to elaborate that how in the one tradition judgment and then proposition are considered as the central themes of logic and in the other tradition sentence, and thus well-formed formula, and the rules concerning them turn out to be the main concern of logic. We study those developments through the ideas of Kant, Bolzano, Boole and Frege; and finally we will survey Husserl’s phenomenological analyses about the aforementioned notions and their place in logic. |
|
کلیدواژههای انگلیسی مقاله |
حکم, گزاره, منطق, کانت, بولتزانو, بول, فرگه, هوسرل |
|
نویسندگان مقاله |
محمد شفیعی | پژوهشگر پسا دکتری، گروه فلسفه ، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی
احمد علی اکبر مسگری | استادیار گروه فلسفه ، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی
|
|
نشانی اینترنتی |
https://kj.sbu.ac.ir/article_98049_f4466c0f088d39a8c9f8d7738a0545b5.pdf |
فایل مقاله |
فایلی برای مقاله ذخیره نشده است |
کد مقاله (doi) |
|
زبان مقاله منتشر شده |
fa |
موضوعات مقاله منتشر شده |
|
نوع مقاله منتشر شده |
|
|
|
برگشت به:
صفحه اول پایگاه |
نسخه مرتبط |
نشریه مرتبط |
فهرست نشریات
|